جدول جو
جدول جو

معنی بز لی - جستجوی لغت در جدول جو

بز لی
آغل طبیعی گوسفندان در شکاف کوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بزدلی
تصویر بزدلی
بزدل بودن، ترسو بودن
فرهنگ فارسی عمید
(بُ دِ)
جبن. ترسوئی. کم جرأتی. (از یادداشتهای دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بزدلی
تصویر بزدلی
ترسویی جبن
فرهنگ لغت هوشیار
ترس، ترسویی، جبن، جبونی، مخافت، هراس
متضاد: شجاعت، شهامت، نترسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
موی بز، ریسمانی از جنس موی بز
فرهنگ گویش مازندرانی
راه باریک، راه بز رو در کوهستان
فرهنگ گویش مازندرانی
دره ای در منطقه هزارجریب بهشهر، چشمه ای در روستای یخکش
فرهنگ گویش مازندرانی
رذالت، بزدلی، ترسناکی، ترسویی
دیکشنری اردو به فارسی